پسر طلای منپسر طلای من، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 41 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 42 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

زندگی نوشت های یک مامان

دلم

1393/1/9 21:57
نویسنده : یک مامان
144 بازدید
اشتراک گذاری

دلم میخواد زودتر به وجود بیای، زودتر شکل بگیری، دلم میخواد یه روز بیخیال عین فیلمها حالم به هم بخوره و بفهمم باردارم، دلم میخواد یه روز بیخیال بی بی چک رو بذارم و ببینم دو تا خط قرمز پررنگ کنار هم ظاهر شدن و یه لبخند بزرگ بیاد رو لبم، دلم میخواد این خبر خوش رو به همه بدم، به مادر جون و آقا جون و به مامان و بابای باباییت که هنوز نوه ندارن و نمیدونم چی میخوای صداشون کنی، دلم میخواد آروم آروم تو وجودم رشد کنی و من به این فکر کنم که واقعا دارم مادر میشم،به این فکر کنم که خدا منو خیلی دوست داشته که بهم یه فرشته کوچولو داده و هر روز هزاران بار شکرش کنم و دعا کنم تا تو سالم بیای پیش من و بابا مهدی، میدونم اون روز خیلی زود میرسه خیلی زود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رها@
10 فروردین 93 13:03
Vaaaaayyyyy...ehsasate madaroonat dige dare kamel misheha...be omide khoda behtarin vaghte momken miyad azizam...
یک مامان
پاسخ
واقعا؟ امیدوارم که لایقش هم باشم