پسر طلای منپسر طلای من، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 41 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 42 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

زندگی نوشت های یک مامان

ماه 9

1393/8/28 22:49
نویسنده : یک مامان
267 بازدید
اشتراک گذاری

دیگه چیزی به ماه 9 نمونده همه اش 3 روز.ماهی که در آخرش بالاخره پسرم رو میبینم و الان همه دعام اینه که صحیح و سالم دنیا بیاد.بدون هیچ مشکلی.

میخواستم از هفته دیگه خوردن عرق کاسنی رو شروع کنم اما خوندم که باعث انقباضات رحمی و زایمان زودرس میشه.منم که از الان انقباضات نامنظم برکستون هیکس رو دارم پس ترجیح دادم این عرق رو نخورم.تو سرچ کردنهام بابت پیشگیری از زردی نوزاد رسیدم به خاکشیر که تحقیقات انجام شده درباره اش حتی نشون داده بود که زایمان طبیعی رو تسهیل میکنه و زمان زایمان رو کاهش میده و توصیه شده بود به خوردنش و اینکه برای یبوست هم خوبه.خوب منم که الان یبوست دارم پس با یه تیر دو تا نشونو میزنم.این بود که اولین لیوان خاکشیر رو امروز عصر نوش جان کردم و عجب هم چسبید :)

ظهر هم نهار لوبیا پلوی مبسوطی خوردم و بعدش برای اینکه کمک به هضم اون همه غذا بشه خواستم کمی راه برم که دیدم به به داره بارون میاد و همزمان آفتاب هم هست پس وقت رو غنیمت شمردم و روی ایوان خونه پدری قدم هایی چند برداشتم و با تمام وجود نفس کشیدم و از منظره درخشش قطره های بارون زیر نور آفتاب و همینطور برگهای پاییزی که با بارون به زمین می افتادن حسابی لذت بردم :)

پسندها (1)

نظرات (1)

رزماری
5 آذر 93 12:39
چه جالب ، خاکشیر رو نمی دونستم خوبه .گفتم از تجربیاتت حسابی استفاده می کنم ، همینه دیگه . راستی گلم برای یبوست روزانه اگه می تونی روغن زیتون بخور . کلاً برای بارداری مشکلی نداره تازه میگن خوب هم هست . ان شاء الله زایمانت هم راحت و به سلامت انجام بشه
یک مامان
پاسخ
بله ما اینیم دیگه(آیکون یک عدد مامان از خود شیفته در زمینه تجربه) ای خواهر روغن زیتون که خودمو بستم بهش.هر چی فکرشو بکنی خوردم انگار نه انگار