پسر طلای منپسر طلای من، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 41 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 42 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

زندگی نوشت های یک مامان

هفته 25 و مصائب بارداری

1393/6/24 9:45
نویسنده : یک مامان
197 بازدید
اشتراک گذاری

امروز چهارمین روز از هفته 25 هستش و من بینهایت خداروشاکرم و ازش میخوام کمک کنه باقی مسیر رو هم به سلامت طی کنیم.

سختی های اواخر بارداری داره از الان خودشو نشون میده.شبها خواب خوبی ندارم.هر یک ساعت یه بار بیدار میشم و مجبورم برم دستشویی و پهلو عوض کنم.دیگه نزدیک صبح این پهلوهای دردناک مامان خواب رو براش سخت میکنه.بماند که دو روز پادرد هم داشتم و سردرد هم گاهی میاد سراغم که هیچ دارویی مصرف نمیکنم تا گل پسرم صحیح و سالم باشه.

حساسیت هم این روزها شده قوز بالا قوز و دیگه از سر صبح که شروع میشه حسابی خواب منو معشوش میکنه.مامانی همه سعیش رو هم داره میکنه تا اضافه وزن زیاد نداشته باشه از طرفی نگران تو هم هستم.مصرف شیرینی جات رو حسابی کم کردم تا دیابت نگیرم.آخ که چقدر دلم یه سری از غذاها رو میخواد اما نباید بخورم چون برای گل پسرم خوب نیست.

قند عسلم مامانی همه اینا رو به عشق دیدن تو تحمل میکنه.صحیح و سالم بیا بغل مامانی.بغل

پسندها (3)

نظرات (8)

رزماری
27 شهریور 93 8:54
صبا جان پس شما حدود 10 هفته از من جلوتری ، خوب به سلامتی انشاء الله . دیگه از مصائب نگو که من مدتهاست درگیرش هستم .پادرد های من که از ماه دوم شروع شده .کف پاهام به شدت درد میکنه .همیشه هم عادت داشتم به پشت بخوابم الآن که مدتیه سعی می کنم پهلون بخوابم شونه هام درد میگره .خلاصه که به قول مادرم بیخود نیست که بهشت زیر پای مادران ِ
یک مامان
پاسخ
واقعا نمیدونستم بله دیگه اینهمه درد قبلش و موقع زایمان و بعدش
مامان سارا
29 شهریور 93 17:27
منم مشابه تو هستم عزیزم این پهلو اون پهلو شدنها .دستشویی رفتن ها.نخوابیدن ها. من هم یک سری از چیزها واسم غدغن هست. ولی خب دوران شیرینیه
یک مامان
پاسخ
پس هم دردیم بله در عین سختی شیرینی هم داره
خاطره
29 شهریور 93 18:23
امیدوارم این مصائب شیرین رو به خوبی پشت سر بگذاری مادر مهربون
یک مامان
پاسخ
ممنون خاطره جون.همچنین شما
مامان سارا
30 شهریور 93 19:46
سلام عزیزم منم شما رو لینک میکنم
خاطره
2 مهر 93 15:01
سلام عزیز دلم . ممنونم برای مهربانی ات .. التماس دعا دارم گلم
یک مامان
پاسخ
قربونت
مامان سارا
2 مهر 93 15:32
سلام عزیزم اره از لی لی تم برداشتم نه همشون سفارشی نیستن گلم این سایتش http://lilitheme.niniweblog.com/
یک مامان
پاسخ
ممنون عزیزم پیداشون کردم
خاطره
5 مهر 93 11:18
ایشالله که این روزا هم به خیر و خوشی سپری می شه.. دل قوی دار سحر نزدیک است
یک مامان
پاسخ
ممنون عزیزم.ایشاله
رها@
7 مهر 93 19:23
عزیز دلم...صبا جونی ...تو الان یه فرشته کوچولو داری تو دلت که داری مثل فرشته ازش مراقبت میکنی...خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم...این روزا مهمان دارم از ایران و حسابی شلوغه سرم... خیلی مراقب خودت باش ...میدونم که مراقب نی نی هستی عزیزم...خیلی دوست دارم صبا مامانی
یک مامان
پاسخ
ممنون عزیزم چه تعبیر دلنشینی واااااااااااای مهمون از ایران.مامانی خودت یا همسری؟ خوش بگذره بهت جسابی منم دوست دارم عزیزم